آروینآروین، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

آروین من

این روزا، این شبا ...

این روزا دلم زود زود برات تنگ میشه.  این روزا و اینجا همونطور که رفتار فرزندهایی مثل من فرق می کنه، رفتار پدر و مادرها هم خیلی فرق می کنه. پدر حتی از زمان کوتاهی که آسانسور برای طی کردن سه طبقه لازم داره برای نوازش کردن پسر کوچولوی دردونه اش استفاده می کنه، نکنه فرصت دیگه ای نباشه ؟؟!!!!!  این روزا با خودم می گم خدایا چقدر آسونتره قرار باشه قلب خودت عمل بشه تا اینکه قلب جگرگوشه 10 روزه ات. این روزا وقتی شباش خسته و درمونده نشستم و تو یه شکل جدید و عجیب با لگوهای رنگی برام میسازی، می فهمم چه ساده میشه از رنگای دنیا لذت برد.  وای که چقدر این روزا می فهمم که با این سنم هنوز چقدر بچم. دلم آغوش مادرم رو می خواد.  ...
12 شهريور 1393

قلب من، زندگی من

یک روز منتظر دیدن دوباره اش نشسته ام ولی انگار برام قرنی گذشته ...  قرار نبود این اشکای مسخره بیان ولی پهنای صورتم خیس شده و چشمام تار میبینه.... از پشت شیشه، اینقدر ضعیفه که نا نداره گوشی رو دم گوشش نگه داره و صدایی که از ته چاه میاد و بدنی که همش زخمیه .... که هر زمان دیگه ای اینجوری می دیدمش مطمئنا دق می کردم ولی حالا اشک شوق امانم نمیده، به عمرم پیش نیومده از شوق اشک بریزم. همیشه فکر می کردم این اشک مخصوصا فیلماست ولی حالا ... توی این مدت نذاشتم یک لحظه ناراحتیم رو ببینه چه برسه به اشکام ولی حالا اشکا دیگه خودشون انتخاب کردن که بیان.  تا حالا بزرگترین غصه زندگیتون چی بوده؟ من بزرگترین غصه رو هفته پیش بدوش کشیدم وای که ...
12 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آروین من می باشد